تلآویو به زودی غافلگیر میشود
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۹۰۴۴
نشست سران عربی در جده با حضور بشار اسد و تاکید بر حمایت از ملت فلسطین برای دستیابی به حقوق خود بدون ذکر نام روند عادی سازی روابط محورهای مورد توجه روزنامههای مطرح جهان عرب قرار گرفت.
به گزارش مشرق، برگزاری نشست سران کشورهای عربی با حضور رئیس جمهور سوریه و هم چنین رئیس جمهور اوکراین، مورد توجه روزنامههای جهان عرب قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبدالباری عطوان تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله خود در روزنامه رأی الیوم نوشت: گروههای مستقل مقاومت در کرانه باختری و نوار غزه در حال حاضر، خود را برای واکنش به برگزاری راهپیمایی پرچمها توسط صهیونیستها آماده میکنند؛ ما معتقدیم که خوشحالی سران رژیم صهیونیستی از برگزاری این راهپیمایی به طول نخواهد انجامید.
نبرد، مراحل مختلفی دارد و همانطور که عملیات مقاومت، نتانیاهو را مجبور کرد، یورش شهرک نشینان صهیونیست به مسجدالاقصی را در طول ماه مبارک رمضان متوقف کند، روزی خواهد رسید که صهیونیستها مجبور به متوقف کردن برگزاری چنین راهپیماییهایی خواهند شد. ابتکار عمل ملت فلسطین در مبارزه با دشمن صهیونیستی بی حدومرز است. روزهای آینده شاهد غافلگیریهای بزرگی برای دشمن صهیونیستی خواهیم بود.
روزنامه القدس العربی نیز با اشاره به برگزاری نشست سران کشورهای عربی در جده نوشت: در این نشست که حضور بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین آن را قابل توجه کرده بود، بر حمایت از مسأله فلسطین تاکید شد. بیانیه پایانی این نشست تلاش کرد، همگان را راضی نگه دارد.
روزنامه العربی الجدید نیز با اشاره به برگزاری نشست سران کشورهای عربی نوشت: در جریان این نشست به بحرانهای کنونی جهان عرب از جمله بحران سوریه، سودان و اوضاع جاری در لیبی، لبنان و یمن اشاره شد؛ بحرانهایی که همچنان ادامه دارند و به نظر میرسد برگزاری چنین نشستهایی به پایان آنها کمکی نمیکند.
اوضاع خشونت بار در سودان همچنان رو به وخامت است و شرایط کنونی در لیبی بعد از گذشت چند سال از درگیری و کشتار تعریفی ندارد. هیچ سازوکاری برای اجرای مصوبات اتحادیه عرب در قبال این کشور وجود ندارد.
روزنامه یمنی المسیره نیز با اشاره به برگزاری این نشست و حضور بشار اسد رئیس جمهور سوریه در آن نوشت: اتحادیه عرب به سوریه بازگشت؛ نشست جده در واقع نشست اسد بعد از یک غیبت ۱۱ ساله بود.
روزنامه الثوره سوریه با اشاره به حضور این کشور در نشست سران عربی نوشت: بازگشت مبارک سوریه به اتحادیه عرب، بی شک بر موفقیت این نشست تأثیر مثبتی گذاشته است. برگزاری نشست مذکور در شرایط کنونی با توجه به تحولات سیاسی کشورهای عربی و پروندههای متعددی که روی میز سران وجود دارد بسیار مهم است. عبور از این چالشها و بحرانها در جهان عرب، نیازمند تقویت همکاریهای مشترک میان کشورهای عربی است.
همگان به این نشست به عنوان سازوکاری برای گسترش دامنه همکاریهای مشترک در راستای تقویت ثبات و امنیت در منطقه و مبارزه با تروریسم چشم امید دوختهاند.
روزنامه لبنانی البناء در این رابطه نوشت: نشست سران کشورهای عربی در جده، بار دیگر به مبانی نشست بیروت در سال ۲۰۰۲ بازگشت؛ بندهای مربوط به محور مقاومت و تروریست خطاب کردن این گروهها و همچنین معرفی ایران به عنوان خطری برای امنیت منطقهای حذف شد و اشارهای به روند عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی نشد. در این نشست باردیگر بر ضرورت دستیابی ملت فلسطین به حقوق خود و حمایت از آنها تاکید شد.
نشست سران عربی در جده را میتوان نشست سوریه خواند چرا که بشار اسد در این نشست حضور داشته و وزیر خارجه عربستان در پایان نشست بر حق دولت سوریه در خصوص پایان دادن به حضور شبه نظامیان و عناصر خارجی نامشروع تاکید کرد.
روزنامه لبنانی الاخبار با تیتر «بازگشت مرد شجاع» نوشت: ممکن است تنها امیدی که در قبال نشست جده وجود داشته باشد، تثبیت آرامش در منطقه بعد از گذشت یک دهه از جنگ و درگیری به شمار رود. میتوان گفت که عملاً دوران سوریه آغاز شده است؛ سوریهای که با بحران داخلی رو به رو شد اما دشمنان سیاسی دمشق، خواهان ایجاد تغییرات اجباری در این کشور با استفاده از آتش و سلاح بودند.
نکته مثبت این نشست آن بود که تعدادی از کشورهای عربی به ویژه کشورهای حوزه خلیج فاس و مشخصاً عربستان، خود را از دایره اراده آمریکا خارج کردهاند.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت بشار اسد سوریه اتحادیه عرب تل آویو تل آویو عربستان تروریسم رژیم صهیونیستی اوکراین سودان فلسطین لبنان ایران دمشق تلاویو خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت نشست سران کشورهای عربی برگزاری نشست عربی در جده رئیس جمهور جهان عرب بشار اسد گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۹۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.